والعصر

تحول در علوم انسانی در راستای تمدن سازی نوین اسلامی- بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

والعصر

تحول در علوم انسانی در راستای تمدن سازی نوین اسلامی- بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

در آمدی بر والعصر

شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۲۱ ق.ظ

هستی شناسی در ادوار مختلف تاریخی زمینه ساز تفکر فلسفی گردیده است. مبانی اندیشه ای متفاوت، در پاسخ به هستی شناسی، به سنت های اندیشه ایی مختلفی  نبدیل شده، هویت خود را ساخته و بر این اساس ساخت تمدنی خود را به گونه های مختلفی بنیان نهاده است. تورق تاریخ مکتوب بشر به روایت تاریخ نگاران غربی و تقریر قرآن کریم از جوامع انسانی به خاک رفته، هرچند تقابلی جدی در نوع بیان محتوا گذشته انسانی دارند اما نکته مشترک آنها  را باید در بیان وجود تمدن های مختلف به هر روایت دانست. این سنت اندیشه ای- کارکردی ادامه خواهد داشت و بر این اساس مبانی اندیشه ای متفاوت، ساخات مختلفی از تمدن را به وجود خواهند آورد، تا آن زمان که یگانه مبنای اندیشه ای توحیدمحئر بر عقول بشر مستولی گشته و ساحت مشترکی از تمدن بوجود آید.

بر این قاعده اقلاب اسلامی و نوع پاسخ به هستی شناسی در آن ما را با ساحتی از تعریف هویتمان، بر اساس آن تمدن سازی رهنمون می دارد که با تمدن حاکم مرسوم در تضاد اندیشه ای و کارکردی قرار می گیرد.وصول به ساحت تمدنی انقلاب اسلامی، نیارمند طی مراحلی است که طی این مراحل زمینه ساز بنیان نهادن حکمت عملی بر حکمت نظری این نظام اندیشه ای خواهد بود. 

در اولین گام فهم این مبانی اندیشه ای ریشه  در فهم اندیشه  های اسلامی به نظام مفهومی اسلام ناب دارد، نظام مفهومی که حضرت امام قدس سره بر اساس   اصول اسلام محمدی صلی الله  علیه و آله اقامه نمود و در مقابل آن مفهوم اسلام آمریکایی را در تضاد با اندیشه های اسلامی به جوامع مسلمان شناساند. البته چنین شناختی از اسلام در گام اول تنها به منزله تنها بیان کننده شاخصه هویتیمان است و به تنهایی توانی در اقامه این اصول هویتی نخواهد داشت. در واقع در این مقام به این پرسش خواهیم رسید که علت عدم پایبندی به اصول به اصول هویتی اسلام نابمان چیست؟ پاسخ این سوال ما را در مقام دوم قرار خواهد داد. مقامی که در آن به بررسی جایگاه اکنونی خود در تاریخ، که رمینه ساز تکون هویت اکنونیمان شده است پرداخته خواهد شد. در این مقام است که اصول هویتی محقق بر ساحت وجودیمان را در تضاد با اصول هویتی اسلام  نابمان خواهیم یافت و این صحنه، تصویر تضاد حکمت نظری و حکمت عملی در اعلی درجه آن و درک ناخودآکاه ضمیرمان و در واقع خودآگاهی به حکمت نظری واقعمان خواهد بود. این سطح از فهم زمینه ساز ورود به مقام ثالث از تمدن اسلامی است. در ایم مقام به تحلیل اصول حکمت نظری اکنونیمانف در تاریخ اندیشه خواهیم پرداخت،و زوایای اندیشه ی اندیشمندان در گذار تاریخ را در جهت فهم مبانی این اصول حاکم بر ساحت تمدنی اکنونیمان به کنکاش گذارده و ریشه این اصول را در زوایای پنهان روابط فردی و اجتماعی خود علی الخصوص علم به عنوان ابر ابزار تمدن ساز به تصویر خواهیم کشاند.

پس از این مقام، حیرت از تضاد اصول نظری حاکم بر رواط اکنونیمان با اصول نظری بایدیمان ما را علی القاعده به پرسشی متفاوت سوق خواهد داد . پرسشی به این عبارت که: چه باید کرد؟تفاوت این پرسش را در باید در دو نکته اصلی خلاصه نمود: 

1- اول آنکه این پرسش آغاز حرکت به سمت ایجاب ساحت تمدن اسلامی است

2- و دوم آنکه سائل این پرسش پس از طی مراحل قبل، در مقامی فرا امکان اندیشه ای نسبت به هویت اکنونی خود قرار گرفته و برای برکندن این هویت از ساحت فرهنگی، تفکری و تمدنی، و جایگزینی امکان اندیشه ایی بایدیش، دیر در نظام مفهوم هویت حاکم بر ابعاد وجودش گمراهانه تلاش بیهوده نخواهد کرد و پاشخ ایجابی خود را در امکان اندیشه ای دیگری باید جستجو نماید. امکان اندیشه ای که ساخت آن خالصانه پیش از پیشی را طلب می نماید. امکان اندیشه ای که خود  را در نسبت با مبلنی اصیل شناخت اسلام ناب تعریف خواهد نمود.


  • جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی