والعصر

تحول در علوم انسانی در راستای تمدن سازی نوین اسلامی- بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

والعصر

تحول در علوم انسانی در راستای تمدن سازی نوین اسلامی- بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

۱۹
ارديبهشت

بیداری اسلامی حرکت جوشان و مقابله مهمی است که از دو قرن پیش در جهان اسلام در مقابل سلطه و هجوم استعمار مغرب زمین آغاز شد. این واکنش ابتدا سلبی بود و بیشتر مقابله با هجوم نظامی غربی ها را در پی داشت ولی علاوه بر هجوم نظامی غرب تسلط سیاسی و فراتر از آن تسلط فرهنگی و فکری را در پی داشت بنابراین کشور های اسلامی با توجه به ظرفیت و توان فکری و سیاسی شان به پاسخ گویی و واکنش بدان پرداختند. امروز انقلاب اسلامی که در بطن خود نظام سیاسی نیرومند و بزرگی را برپا داشته است و به علت توجه و تعمق در مرحله «جنبش نرم افزاری» نوعی افق «تمدن اسلامی جدیدی» را می توان نشان دهد، حرکت تکاملی بیداری اسلامی را در مقابل نهایی تا آخرین لایه های تمدن مادی غرب به دنبال دارد و شاید این مرحله همان«پرسش از غرب» و «جوهر افول یابنده تمدن غربی» باشد که در «ساحت تکاملی بیداری اسلامی» خود را نمایان می کند.

این تلاقی تکامل بیداری اسلامی که در حقیقت آشکار سازی افول مدرنیته و تمدن تک ساحتی و مادی غرب است، مطلب مهمی است که دغدغه دیروز، امروز و فردای ماست و امروز در ساحت تمدن انقلاب اسلامی با الهام گرفتن از مکتب اهل بیت (ع) بهتر می تواند خود را آشکار کند و ایده  و اندیشه جدیدی را عرضه کند که نه «بنیاد گرایی» و نه «اصلاح طلبی» و نه «سکولار» است بلکه راه جدیدی است که علاوه بر «اعتدال و تعمق» از متن اسلام ناب و بر اساس قرآن و عترت است.

 

  • جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
۱۳
ارديبهشت

ضد انقلاب ها بگوش!

می خوام از راهی برات بگم که بی درد سر و سر و صدا بشه باهاش انقلاب اسلامی رو با تمام یال و کوپالش طوری زمین زد که دیگه پا نشه!

 نه کار روزنامه باشه که توقیفش کنن! نه کسی از بسیجیای افراطی متوجه اش میشن که بیان راهپیمایی و تحصن و تجمع بزارن و مایه دردسر بشن یا دکتر سلام تو رو سوژه کنه!

تازه همین الان کلی سرباز با کلاس آماده به کار هم داری! پس دیگه لازم نیست اونقدر پول خرج کنی که مثل جنبش سبز ناکام آدم بیاری و ... همه گوش به فرمانن دستور بده تو چیکار داری به بقیه اش!

جالب‌ترش اینکه اگه زرنگ باشی و سوتی هم ندی کلی بودجه از بیت المال مسلمین هم می ریزن پات شاید یک مراسم تجلیل هم برات برگزار کنن! خدا رو چی دیدی؟

ببین نگران نباش اصلا نیازی نیست از مملکت فرار کنی و مجبور بشی برای اینکه دوگانگی نباشه ...

خداییش راهی میشناسی که اینقدر عالی و خوب باشه...

فقط یکم حوصله می خواد.

 حالشو داری بگو "یا ..."            یا هرکی که قبولش داری!

ببین خدا یه دین فرستاده کلی هم برا فرستادنش مایه گذاشته! چقدر نبی و وصی و مظلومیت و... کلی معجزه و ... آدم تعجب می کنه آخه اینی که اینقدر خدا براش مهم بوده که بفرسته چرا امروز ضرورتی نداره!!؟ الان کلی آدم داد می زنن وای بحران آب! خوب چون بدون آب که زندگی نمیشه اما چرا توی ممالک مترقیه فرنگی چرا کسی داد نمیزنه آی بحران دین. دین نداریم و ... چطور بهش نیاز ندارن آخه چطور چرخ تمدن به این بزرگی و خفنی رو می چرخونن.

می دونی چرا؟

آخه دین دارن خوبش هم دارن. خودشون اون آدم چیز فهماشون می دونن که بدون دین زندگی نیشه که...

فقط دینشون یکم با اسلامی که بچه حزب اللهی ها میگن فرق داره. یه ذره فقط اندازه فاصله زمین تا کره ماه...

بابابزرگاشون ساختنش... خیلی هم خفن تره. اصلا یَک شیک و باکلاسه که نمی دونی! خرافات و داستان و افسانه بافی هم نداره. تازه این دینشون اونقدر کامله که نگو هرچی که دور و برت می بینی توش هست. تازه کلی هم پیامبر و مبلغ و کار راه انداز داره که همه هم صبح تا شب کار می کنن تازه دینشون خدا هم داره. چه خداهایی اونقدر خداشون بهشون نزدیکه که حتی عکساشو تو اینترنت پیدا می کنی تازه یه کتاب هم نفرستاده و تمام! هر روز یک کتاب جدید هم میفرسته. باید مسجدهاشون رو ببینی همه له له می زنن برن توش عبادت! اما مگه هرکسی رو راه می دن. کلی باید آدم حسابی باشی تا رات بدن. الکیه مگه. تازه مسجدشون پر از جوونه  آسایشگاه سالمندان که نیست! همین دینه که کلی کاراشون رو راه انداخته باهاش شدن ابرقدرت سیاسی و اقتصادی و ...

اگه گفتی اسمش چیه؟

برا اینکه ضایع نشه و گیر ندن اسمش رو گذاشتن «علوم انسانی»

این دین آپ تو دیت از جامعه‌های علمی آب می خوره یه چزیی تو مایه های همین کعبه مسلمونا البته خفن تر!

این جامعه علمی هم یه هسته داره همون خونه کعبه که یه تعدادی خادم هم داره... تو خونه هم یه ده تا نهایتش   خدا نشستن و کتاب های جدید رو می نویسن...

مسجد این دین مدرن هم دانشگاه هاست همه جا هم هست با کلی آدم معتقد اسم و رسم دار باکلاس بهشون آکادمیک هم میگن!

بعد کلی آدم یه چیزی نزدیک همه جمعیت کره زمین هم طرفدارشن و تسلیمش

گول عنوان های مختلفش رو نخوری ها اقتصاد، مدیریت، ارتباطات، مردم شناسی و ... همهشون یه چیزه! خودشون که این رو فهمیدن پاشدن میگن ما علوم اجتماعی یکپارچه باید داشته باشیم یعنی یک علم اجتماعی...

گول اینکه می گن علوم انسانی خالی از ارزش و اینهاست هم نخوری ها اینو برای عوام الناس می گن باز خودشون اون گوشه موشه ها گفتن که کلی هم ارزش و هنجار و باور و ... هم داره

تو مملکت ما هم که این آخوندا حمله کردن و گرفتنش. کلی معتقد به این دین هست حالا بدونن یا ندونن!

کافی تو هم پاشی بشی پیامبر تبلیغی شون تا می تونی شاگرد تربیت کن این دین رو یادشون بده فقط دنبال دردسر و سر و صدا و این جور کارا که حساس بشن نباش فقط تو دانشگاه ها محکم واستا و از دین مدرن بگو درس بده

به همه یاد بده که برن پژوهش اجتماعی کنن ...

این بهترین و بی دردسر ترین و موندگارترین کاریه که میشه باهاش انقلاب رو از تو خالی کرد می دونی چرا چون دو تا دین که نمیشه تو قدرت باشن انقلاب اسلامی رو دین دیگه ای واستاده خوب بی سر و صدا و نرم نرم پایش رو بزن.

ببین تنها هم نیستی ها. ما بیشماریم الان داریم تشکیلاتی و بی سر و صدا کار می کنیم تو هم پاشو بیا...

راستی نگران این تحول در علوم انسانی و اینا نباش چون  «این جبهه نیرو ندارد!»

عزت زیاد

والعیش

 

  • جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
۱۳
ارديبهشت

«آنچه که برای یک محیط علمی و دانشگاهی وظیفه آرمانی محسوب می‌شود، این است که در زمینه مسائل علمی، نواندیش باشد. معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجه اوّلِ اهمیت است. این را من از این جهت می‌گویم که باید یک فرهنگ بشود. این نو اندیشی، فقط مخصوص اساتید نیست؛ مخاطب آن، دانشجویان و کلّ محیط علمی هم است. البته برای نوآوری علمی - در فرهنگ اسلامی از آن به اجتهاد تعبیر می شود- دو چیز لازم است: یکی قدرت علمی و دیگری جرأت علمی. البته قدرت علمی چیز مهمی است هوش وافر، ذخیره علمیِ لازم و مجاهدت فراوان برای فراگیری، از عواملی است که برای به دست آمدن قدرت علمی، لازم است؛ اما این کافی نیست. ای بسا کسانی که از قدرت علمی هم برخوردارند، اما ذخیره انباشته علمی آنها هیچ جا کاربُرد ندارد؛ کاروان علم را جلو نمی‌برد و یک ملت را از لحاظ علمی به اعتلاء نمی‌رساند. بنابراین جرأت علمی لازم است».

شهید مطهری(ره)

 

  • جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
۱۳
ارديبهشت

باری ست گران که مانده بر دوشم

این سر که از آن نمی پرد هوشم


چون خانه بی حافظ و بی قرآن 

از یاد فرشتگان فراموشم


چون مسجد بی نمازخوان مانده

چون با این همه چلچراغ خاموشم


سوگند به عصر .... سخت دلگیرم

آنقدر که با خودم نمی جوشم


هم، این دل بی خود است در سینه

هم عاطل و باطل است آغوشم


چون ماهی بی نفس پشیمانم

جنبیده اگر کمی سر و گوشم


هم خانه خاطرات بی خوابم

هم صحبت خواب های مغشوشم


دیری ست مردّدم«خدا» یا «خود»؟

سر در گم نسخه های مخدوشم


در خاطر عاطر فراموشی

مانده ست ترانه های خاموشم


محمدمهدی سیار

  • جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
۱۳
ارديبهشت

هستی شناسی در ادوار مختلف تاریخی زمینه ساز تفکر فلسفی گردیده است. مبانی اندیشه ای متفاوت، در پاسخ به هستی شناسی، به سنت های اندیشه ایی مختلفی  نبدیل شده، هویت خود را ساخته و بر این اساس ساخت تمدنی خود را به گونه های مختلفی بنیان نهاده است. تورق تاریخ مکتوب بشر به روایت تاریخ نگاران غربی و تقریر قرآن کریم از جوامع انسانی به خاک رفته، هرچند تقابلی جدی در نوع بیان محتوا گذشته انسانی دارند اما نکته مشترک آنها  را باید در بیان وجود تمدن های مختلف به هر روایت دانست. این سنت اندیشه ای- کارکردی ادامه خواهد داشت و بر این اساس مبانی اندیشه ای متفاوت، ساخات مختلفی از تمدن را به وجود خواهند آورد، تا آن زمان که یگانه مبنای اندیشه ای توحیدمحئر بر عقول بشر مستولی گشته و ساحت مشترکی از تمدن بوجود آید.

بر این قاعده اقلاب اسلامی و نوع پاسخ به هستی شناسی در آن ما را با ساحتی از تعریف هویتمان، بر اساس آن تمدن سازی رهنمون می دارد که با تمدن حاکم مرسوم در تضاد اندیشه ای و کارکردی قرار می گیرد.وصول به ساحت تمدنی انقلاب اسلامی، نیارمند طی مراحلی است که طی این مراحل زمینه ساز بنیان نهادن حکمت عملی بر حکمت نظری این نظام اندیشه ای خواهد بود. 

در اولین گام فهم این مبانی اندیشه ای ریشه  در فهم اندیشه  های اسلامی به نظام مفهومی اسلام ناب دارد، نظام مفهومی که حضرت امام قدس سره بر اساس   اصول اسلام محمدی صلی الله  علیه و آله اقامه نمود و در مقابل آن مفهوم اسلام آمریکایی را در تضاد با اندیشه های اسلامی به جوامع مسلمان شناساند. البته چنین شناختی از اسلام در گام اول تنها به منزله تنها بیان کننده شاخصه هویتیمان است و به تنهایی توانی در اقامه این اصول هویتی نخواهد داشت. در واقع در این مقام به این پرسش خواهیم رسید که علت عدم پایبندی به اصول به اصول هویتی اسلام نابمان چیست؟ پاسخ این سوال ما را در مقام دوم قرار خواهد داد. مقامی که در آن به بررسی جایگاه اکنونی خود در تاریخ، که رمینه ساز تکون هویت اکنونیمان شده است پرداخته خواهد شد. در این مقام است که اصول هویتی محقق بر ساحت وجودیمان را در تضاد با اصول هویتی اسلام  نابمان خواهیم یافت و این صحنه، تصویر تضاد حکمت نظری و حکمت عملی در اعلی درجه آن و درک ناخودآکاه ضمیرمان و در واقع خودآگاهی به حکمت نظری واقعمان خواهد بود. این سطح از فهم زمینه ساز ورود به مقام ثالث از تمدن اسلامی است. در ایم مقام به تحلیل اصول حکمت نظری اکنونیمانف در تاریخ اندیشه خواهیم پرداخت،و زوایای اندیشه ی اندیشمندان در گذار تاریخ را در جهت فهم مبانی این اصول حاکم بر ساحت تمدنی اکنونیمان به کنکاش گذارده و ریشه این اصول را در زوایای پنهان روابط فردی و اجتماعی خود علی الخصوص علم به عنوان ابر ابزار تمدن ساز به تصویر خواهیم کشاند.

پس از این مقام، حیرت از تضاد اصول نظری حاکم بر رواط اکنونیمان با اصول نظری بایدیمان ما را علی القاعده به پرسشی متفاوت سوق خواهد داد . پرسشی به این عبارت که: چه باید کرد؟تفاوت این پرسش را در باید در دو نکته اصلی خلاصه نمود: 

1- اول آنکه این پرسش آغاز حرکت به سمت ایجاب ساحت تمدن اسلامی است

2- و دوم آنکه سائل این پرسش پس از طی مراحل قبل، در مقامی فرا امکان اندیشه ای نسبت به هویت اکنونی خود قرار گرفته و برای برکندن این هویت از ساحت فرهنگی، تفکری و تمدنی، و جایگزینی امکان اندیشه ایی بایدیش، دیر در نظام مفهوم هویت حاکم بر ابعاد وجودش گمراهانه تلاش بیهوده نخواهد کرد و پاشخ ایجابی خود را در امکان اندیشه ای دیگری باید جستجو نماید. امکان اندیشه ای که ساخت آن خالصانه پیش از پیشی را طلب می نماید. امکان اندیشه ای که خود  را در نسبت با مبلنی اصیل شناخت اسلام ناب تعریف خواهد نمود.


  • جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
۱۳
ارديبهشت
مرغ بسمل خواند: بسم الله الرحمن الرحیم
در گلویم صد هزار آهنگ باقی مانده است
  • جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام